About Me

همدان, همدان, Iran

Sunday, December 19, 2010

مالیات بر ارزش افزوده

مالیات در دنیای نوین یکی از ابزارهای مهم کسب درآمد توسط دولت است که دولت توسط آن می تواند مخارج خود را تامین کند ومانع کسری بودجه و دامن زدن به تورم شود. آن چه که در اقتصاد بخش عمومی تحت عنوان مالیات از آن یاد می شود میتواند بر رفاه جامعه اثر بگذارد. از این رو باید در پی اعمال مالیات هایی باشیم که بتواند کارایی بالا و در نهایت زیان خالص اجتماعی کمتری داشته باشد. لذا یکی از گزینه های بسیار اساسی در این رابطه مالیات بر ارزش افزوده است. ایده اولیه این سیستم مالیاتی به فون زیمنس مرتبط می شود که در سال 1920 در جهت تامین هزینه های دولت آلمان پس از جنگ جهانی اول آن را مطرح نمود.
مالیات بر ارزش افزوده(VAT) همانطوری که از اسمش بر می آید از ارزش افزوده بنگاهها در مراحل مختلف زنجیره تولید-توزیع اخذ می شود و می تواند کلیه ی فعالیت های اقتصادی را شامل شود از این رو دارای پایه ی مالیاتی بسیار وسیعی می باشد. پس به طور خلاصه:
سود+اجاره+بهره+دستمزد=ارزش افزوده
ورودی- خروجی=
بر این اساس می توان ابراز داشت مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات چند مرحله ایست که به کالا و خدمات تعلق می گیرد و در هر مرحله از تولید و توزیع به صورت درصدی جدا از قیمت اخذ می گردد. پس مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات بر قیمت فروش است که بار مالیاتی آن بر دوش


مصرف کننده نهایی است.
شاید سوالی در اذهان پدید آید که اگر مصرف کننده نهایی باید تمام مالیات را پرداخت کند چگونه این مالیات جزء مالیات های کارا طبقه بندی می شود؟ در پاسخ باید گفت درست است که باید مصرف کننده تمام مالیات را بپردازد اما این تمام مالیات کم است زیرا نرخ مالیات بر ارزش افزوده کم است.
اجرای نظام مالیات بر ارزش افزوده دارای مزایا و معایب متعددی است که در بعد متعاقبا" ذکر میگردد.
مزایای VAT:
1- قابلیت درآمدزایی
2- حداقل فرار مالیاتی
3 - ثبات و انعطاف پذیری
4- کنترل الگوی مصرف
5 - بهبود وضعیت تراز خارجی
6- سهولت در ورود به پیمان های منطقه ای
7- اجتناب از پدیده مالیات مضاعف
8- کارایی بالا
9- بالا نگه داشتن نقدینگی بنگاه اقتصادی
10- انگیزه برای سرمایه گذاری
11- مبتنی بر روش خود اظهاری
12- کنترل حسابرسی

معایب VAT:
1-نزولی بودن مالیات بر ارزش افزوده (فشار مالیاتی بر اقشار کم درآمد جامعه)
2- تورم زابودن اجرای مالیات بر ارزش افزوده به دلیل لحاظ شدن مالیات در قیمت کالا و خدمات
3- مشکلات اجرایی به دلیل بالا بودن هزینه های جمع آوری.
البته پاسخ هایی نیز برای معایب فوق ذکر شده نظیر:
در رابطه با اشکال اول مطرح شده: 1- مگر انواع دیگر مالیات عادلانه است؟ مگر کالای مصرفی فقرا و اغنیا یکی است؟
اشکال دوم: در صورتی که دولت مالیات نگیرد کسری بودجه اش را چگونه تامین می کند؟
اشکال سوم:آستانه معافیت (اگر مجموع مالیات بر ارزش افزوده بنگاهی کمتر از هزینه جمع آوری مالیات آن بنگاه شود آن بنگاه از مالیات معاف می شود. آستانه معافیت در ایران حدود یکصد میلیون تومان است.)
دو اصطلاح مهم :
اصل مبدا:مالیات گرفتن از تمام کالاهای تولیدی در کشور
اصل مقصد:مالیات گرفتن از تمام مصرف کنندگان کالا


انواع مالیات بر ارزش افزوده
1-مالیات بر ازرش افزوده تولیدی: مبنای آن اصل مبدا است- انگیزه سرمایه گذاری را کم میکند زیرا بر سرمایه گذاری مجدد وجبران استهلاک هر دو وضع میگردد.
2-مالیات بر ارزش افزوده مصرفی:اصل مقصد مبنای آن است. انگیزه سرمایه گذاری را ارتقاء می بخشد.
3-مالیات بر ارزش افزوده درآمدی :اصل مبدا مبنای آن است . در این نوع مالیات ،مالیات تنهابرسرمایه گذاری مجدد ومخارج سرمایه گذاری وضع میگردداما بربخش استهلاکی هیچ مالیاتی وضع نمی گردد .
نتیجه:مالیات برارزش افزوده یکی از مالیاتهای کارا است که در دنیای نوین جایگاه خاصی پیدا کرده است و اجرای آن برهر کشور خواهان توسعه الزامی است.
مثال :
بریدن درخت
↓ p_1 = 1000
الوار
↓ p_2=1500
صندلی
↓ p_3=1900
مصرف کننده

ارزش افزوده چوب بر: 1000 – 0 =1000
ارزش افزوده بنگاه الوار: -1000 = 5001500
ارزش افزوده صندلی ساز : 1900 – 1500 = 400
مجموع ارزش افزوده : 1900

نام کشور درآمد VATنسبتبه درآمد مالیاتی درآمدT VAنسبت به GDP
آلمان 6/7 28/9
فرانسه 7/3 29/5
بنگلادش4/4 47/5
پاکستان 1/18 2/2
چین39/2 6/4
ترکیه18/6 8/2
کره جنوبی23/5 2/4

از دوست عزیز آقای بنه گزی که در این شماره با ما همکاری نمودند ممنونیم.

منابع:
پژوهشنامه مالیات وتوسعه ،دکتر علی اکبر عرب مازاد
اقتصادبخش عمومی (مالیات ) ،دکتر جمشید پژویان

عرضه ی کل

1)باقرار دادن مقدار تعادلی نهاده ی نیروی کار در تابع تولید عرضه محقق می شود .
2)برای به دست آوردن معادله ی عرضه ی کل از معادلات تابع تولید ورط تعادل بازار کار وبرای استخراج منحنی عرضه ی کل ازنمودارهای تابع تولید وبازار کار استفاده می کنیم .
(قیمت جاری ) تأثیر نمی پذیرد P(قیمت انتظاری) از تغییرات p^e3)استخراج منحنی عرضه ی کل کنزی : طبق ایده ی کنزی
منحنی عرضه ی کار منتقل نمی شود. Pوبه دنبال تغییر
4)منحنی عرضه ی کل کنزی با فرض توهم کامل پولی به دست می آید.
5)در الگوهایی که به طرف تقاضا منحصر می شوند(هر قدر تقاضا افزایش یابد عرضه در همان قیمت قبلی افزایش می یابد)منحنی عرضه کل کنزی افقی است .
6)در مدل عرضه وتقاضا ووقتی که فرض قیمت ها ی ثابت کنار گذاشته می شود منحنی عرضه ی کل کنزی دارای شیب مثبت است.
7)استخراج منحنی عرضه ی کل کلاسیک ها :طبق ایده ی کلاسیک ها انتظارات باکشش بوده هیچ گونه توهم پولی وجود ندارد
تأثیر می پذیرد ومنحنی عرضه ی کار دقیقاًبه اندازه ی منحنی Pبه طور کامل از تغییرات (p^eوسطح عمومی قیمت های انتظاری (
تقاضای کارانتقال پیدا می کند.
8)منحنی عرضه ی کل کلاسیک ها عمودی است وبیان گر این است که اقتصاد همیشه در اشتغال کامل قرار دارد ومقدار عرضه ی کل از قیمت ها مستقل است وفقط با خسّت وتغییر جمعیّت وتکنولوژی تغییر می کند.
9)منحنی عرضه ی کل کلاسیکی نشان دهنده ی جدایی بخش پولی وبخش حقیقی وبی تأثیری حجم پول وسطح قیمت هابرسطح محصول واشتغال است.
10)استخراج منحنی عرضه ی کل عمومی:این منحنی بین منحنی کنزی وکلاسیکی قرار داردو(p)p^´که بیانگرتأثیرپذیرفتنp^e ازpاست بین صفرویک قرار دارد0=. p))p^´ ودرمنحنی کلاسیک ها1=(p)p^´ است.
11)طبق ایده ی نظریه ی عمومی سطح عمومی قیمت های انتظاری به طور جزئی ازتغییرات سطح عمومی قیمت ها تأثیر می پذیردیعنی dp>dp^e است.به دنبال افزایشp،p^e به مقدار کمتری از افزایش pافزایش می یابد ومنحنی عرضه ی کار کمتراز منحنی تقاضای کار منتقل می شود.
12)معادله ی منحنی عرضه ی کل از حل دستگاه دومعادله ای تعادل بازار کار برای pبرحسب yبه دست می آید وبرابراست:
(p-Δp^eΔ)F^2/(g´-f´)=yΔ

اگرY=y⁄(t-y⁄(t-1))∆و∆p=p⁄t-p⁄(t-1)وp⁄(t-1)-p⁄(t-1)=∆p^eاست رابطه ی بالا به صورت زیر نوشته می شود:
(p⁄t-p⁄(t-1)) y⁄t=y⁄(t-1)+F^2/(g^'-F') (p⁄t-p⁄(t-1)-p⁄(t-1)+p⁄(t+1)) y⁄t-y⁄(t-1)=F^2/(g^'-F')
13)شیب منحنی عرضه ی کل برابر عبارت روبه روست : 〖g´-F〗^´/(w(1-p´))×1/(F(N))=dp/dy
علامت این عبارت مثبت است زیرا به خاطر صعودی بودن منحنی g(N) وg^´مثبت است وF(N) تابع نزولی ودارای شیب منفی است پس F^´- نیز مثبت است ودرمخرج عبارت نیز 1≤p^´≤0ومقدار F(N)به عنوان تولید نهایی نیروی کار نیز مثبت است.
14)درنظر کلاسیک 1=p^´ است وشیب عرضه ی کل برابر بی نهایت است وعمودی است ودر ایده ی کنزی 0=p^´ وشیب منحنی عرضه ی کل کاهش می یابد ودر چارچوب ایده ی عمومی 1>p^´>0است ومنحنی عرضه ی کل بین شیب منحنی عرضه ی کلاسیکی وکنزی قرار می گیرد.
15)شیب مثبت منحنی عرضه ی کل یعنی رابطه ی مستقیم میان y,pوقتی pافزایش می یابد منحنی تقاضای کار pF(N)منتقل می شود وبا توجه به p^´که صفر ،یک یا بین این دو باشد منحنی عرضه ی کارp^e×g(N)منتقل نمی شود ،به اندازه ی منحنی تقاضا منتقل می شود ویا کمترازآن منتقل می شود .باتوجه به شیب F^´وg^´اشتغال افزایش می یابد وباعث می شود بسته به مقدار تولیدنهایی نیروی کار موجب افزایش y شود .
16)مثبت بودن شیب عرضه ی کل بامثبت بودن شیب منحنی عرضه بنگاه ها متفاوت است چون شیب منحنی عرضه بنگاه ها به خاطر کارگر شدن بازده نزولی یا بازده نسبت به مقیاس کاهنده با افزایش قیمت نهاده ها به خاطر افزایش تقاضای آن هااست.
17)اثروضع کف دستمزدبر شیب منحنی عرضه ی کل :دراین قسمت (N)g^´ معادل صفر خواهد بود زیرا وضع کف دستمزد موجب می شود خط دستمزد جدید وضع شده برای دستمزدهای پایین تر از خود جانشین منحنی عرضه ی کار شود واین خود موجب کاهش شیب منحنی عرضه ی کل می شود.
18)عوامل تأثیر گذار برجایگاه منحنی عرضه ی کل:
1)انتقال تابع تولید:افزایش پارامتر بهره وری در تابع تولید باعث انتقال تابع تولید به سمت بالا می شود واین انتقال منحنی عرضه ی کل رابه سمت پایین وراست منتقل می کند (شیب تابع تولید تغییر نکرده است وسطح اشتغال N وسطح قیمت ها pثابت هستند)
2)تغییر تکنولوژی:باعث می شود تابع تولیدبه طور ناموازی به سمت بالا منتقل شود وجایگاه منحنی تقاضای کار (شیب آن تغییر نکرده است)تغییر می کند واین تغییرات منحنی عرضه ی کل رابه طور ناموازی به سمت راست وپایین منتقل می کند.(سطح قیمت هاp ثابت است.)
3)تغییرانتظارات قیمتی:اگر انتظارات قیمتی افزایش یابد،منحنی عرضه ی کار به سمت بالا وچپ منتقل می شود ودر همان سطح قیمت اشتغال کاهش می یابد وباعث می شود منحنی عرضه ی کل به سمت بالا وچپ انتقال یابد(به طور موازی)
امّااگر انتظارات قیمتی کاهش یابد باعث انتقال به راست منحنی عرضه ی کار وافزایش سطح اشتغال می شود ومنحنی عرضه ی کل به سمت راست وپایین منتقل می شود.انتظارات باثبات قیمتی باعث ثبات جایگاه منحنی عرضه ی کل می شود.
4)تغییر فرهنگ کار:اگر فرهنگ کار جامعه ارتقایافته وترجیحات مردم به سمت کار بیشتر باشدمنحنی عرضه ی کار به سمت راست منتقل می شودوباعث می شود درهمان سطح قیمت میزان اشتغال افزایش یابدوباعث افزایش تولید شود ومنحنی عرضه ی کل به سمت راست منتقل می شود.
5)تغییرشیب منحنی عرضه ی کار :اگر شیب منحنی عرضه ی کار g^’ زیادشود مقدارشیب منحنی عرضه ی کل نیز افزایش می یابد.وقتی شیب منحنی عرضه ی کار زیاد می شودعرضه ی کار به میزان کمتری از اندازه ی دستمزد تبعیت می کند وتغییرات pوp^e ودستمزد تغییر چندانی در عرضه ی کار ایجاد نمی کنند پس تغییرات y نسبت به تغییرات pکاهش می یابد واین همان افزایش شیب منحنی عرضه ی کل است.کم کشش تر بودن منحنی عرضه ی کار موجب کم کشش تر شدن منحنی عرضه ی کل می شود.

تورم

تورم یکی از مباحث ومولفه های مهم اقتصاد کلان است که تاثیر بسیار زیادی بر کلیه فعالیت های اقتصادی داردو به همین علت است که غالب مکاتب اقتصادی بر آن تاکیدویژه ای داشته اند.برای تورم تعاریف زیادی ارائه شده ازجمله:
1- تورم عبارت است ازرشدشاخص قیمت ها
2- رشدمستمروهمه گیرقیمت ها
3- افزایش مستمر درسطح عمومی قیمت ها و...بنابراین تمامی تعاریف بر این تاکید دارندکه افزایش قیمت بایدمستمر باشدپس افزایش سریع قیمت ها تورم نیست بلکه برش قیمت نام دارد.

پس میتوان گفت تورم بایدماهیت پویاداشته باشدامابرش قیمت ماهیت ایستادارد.مجادله عمده در مقوله تورم بر سر دو موضوع اساسي است:
1-فشارتقاضا:طبق ایده کلاسیک هاوپولیون تورم اساسایک پدیده پولی است.

2-فشارهزینه:عوامل موثری که میتواند منحنی sرابه sمنتقل کندعبارتند از:افزایش قیمت نهاده هایاکاهش بهروی و...یابه طورکلی افزایش هزینه تولید.

این پدیده که در دهه1970شایع شد تورم رکودی(stagflation) نام گرفت .چون همان طور که می بینیدافزایش هزینه تولیدهم باعث افزایش قیمت ودامن زدن به تورم میشودوهم منجربه کاهش تولیدودامن زدن به رکودخواهد شد.
دلایل به وجود امدن تورم:1- رشدبی رویه نقدینگی: یکی ازمهم ترین عوامل تورم رشدنقدینگی است که بخش عظیمی ازتورم داخل ایران راهم تشکیل داده است.برای تبیین این پدیده میتوان ازنظریه مقداری پول کمک گرفت.

پس هرافزایشmمنجربه افزایش تورم میگرددبه شرط آنکه رشداقتصادی کمترازرشد نقدینگی باشد.
ازعوامل مهمی که موجب رشدنقدینگی میشود میتوان به کسری بودجه وکاهش نرخ بهروری اشاره کرد.
2-هرگونه فاصله از بازار رقابتی موجبات تورم رامهیامیسازد: همان طورکه میدانیم جدایی وفاصله گرفتن از بازاررقابتی موجب کاهش کارایی میگرددواکنون میتوانیم توضیح دهیم که باعث افزایش تورم نیزمیگردد.پس هرگونه تغییردرویژگی چهارگانه بازاررقابت کامل میتواندعاملی برای تورم باشد.
.

مالیات

/ آذر /138922
بروشور شماره 4
مالیات:
وجوهی است که شهروندان یک کشور به عنوان وجه مابازاء خدمات دولتی به دولت می پردازند.اصل مالیات یک ضرورت است. زیرا تامین هزینه های دولت برای ارائه خدمات کیفی مستمر از طریق مالیات بهترین روش تامین مالی دولت است .
وضع مالیات :
1.مالیات یکجا: (تاثیر وضع آن برتعادل کوتاه مدت بنگاه در رقابت کامل)
منظور از مالیات یکجا این است که دولت در هر دوره ای که بنگاه ،محصول تولید کندوبفروشد ،مالیاتی معادل Tریال از آن اخذ می کند مگر اینکه فعالیت خود را تعطیل کند.
تغییرات بعد وضع مالیات یکجا
TC At=TC Bt+ T
AC At=AC Bt+ T/q
MC At= MC Bt
P=MC At =MC Bt
P≥(Min AVC At =AVC Bt+T/q)
مالیات یکجا چون منحنی های هزینه نهایی را تغییر نمی دهد،در کوتاه مدت تاثیری برقیمت ومقدار تعادلی نخواهد داشت و کل مالیات بر دوش تولید کننده است .
(تاثیر وضع مالیات یکجا برتعادل بلندمدت بنگاه در رقابت کامل)
LTC At= LTC Bt+ T
LAC At = LAC Bt + T/q
LMC At = LMC Bt
P≥ MinLAC At =Min (LAC Bt + T/q)

در بلندمدت به دلیل بالا رفتن قیمت ، تقاضای بازار کم می شود و در نتیجه تولید کل صنعت کاهش می یابد . ولی چون MinLAC At به بالا و راست منتقل می شود تولید هر بنگاه افزایش می یابد و در نتیجه تعدادی از بنگاه ها از صنعت خارج خواهند شد. دراین حالت کل مالیات بر دوش مصرف کننده است.
2.مالیات برواحد(کوتاه مدت )
وضع این مالیات بیانگر این است که دولت برتعداد تولید شده بنگاه ها مقدار معینی مالیات وضع می کند.
TVC At = TVC Bt + tq
AVC At = AVC Bt +t
MC At= MC Bt +t
P≥(Min AVC At = AVC Bt +t)

در کوتاه مدت تولید بنگاه ها کاهش خواهد یافت . چون به خاطر وضع مالیات قیمت افزایش یافته است و تقاضای بازار کم شده و چون در کوتاه مدت امکان خروج بنگاهها وجود ندارد این اضافه عرضه به وسیله کاهش تولید بنگاه ها صورت می گیرد.مالیات به نسبت کشش ها بین تولید کننده ومصرف کننده تقسیم می شود.
(بلندمدت ) در بلند مدت چون مجال ورود و خروج برای بنگاه ها وجود دارد،تعداد بنگاه ها تحت تاثیر قرار گرفته و تعدیل می شود.
LTC At = LTC Bt +tq
LAC At =LAC Bt +t
LMC At =LMC Bt +t
P≥ Min LAC At= Min (LAC Bt +t)
AC Bt دقیقا در راستای AC At در بلندمدت می باشد.و میزان تولید هر بنگاه تغییر نخواهد کرد.ولی چون به دلیل افزایش قیمت تقاضای کل کاهش خواهد یافت این اضافه عرضه از طریق خروج بنگاه ها از بین میرود. در این حالت کل مالیات بر دوش مصرف کننده می باشد.
3-مالیات بر فروش
مالیات بر فروش یا مالیات بر قیمت یا مالیات درصدی، درصدی از فروش بنگاه است که دولت به عنوان مالیات از بنگاه اخذ می کند.
در کوتاه مدت
TC At =TC Bt +tpq
AVC At =AVC Bt +tp
MC At =MBt +tp
P≥Min (AVC At =AVC Bt +tp)
در بلند مدت
LTC At = LTC Bt +tpq
LAC At= LAC Bt +tp
LMC A t = LMC Bt+ tp
P≥Min (AVC At= LAC Bt+tp)
در این حالت در کوتاه مدت به دلیل افزایش قیمت به وسیله کاهش تولید بنگاه هاکاهش می یابد .در بلندمدت LAC At در راستای LAC Bt است.


وتولید هر بنگاه تغییر نمی کند ولی تولید صنعت به وسیله خروج بنگاه ها کاهش می یابد در بلند مدت کل مالیات به دوش مصرف کننده است . وتولید بنلتبلببلغغعغتغتغتغتغت در راستای LAC At
4.مالیات برسود
یعنی گرفتن درصدی از سود بنگاه ها بعنوان ما بازاء مشارکت خدمات دولت در تولید بنگاه ها.
در کوتاه مدت
TC At=TC Bt +t(pq-TC Bt )
AVC At= AVC Bt +t(p-AC Bt )
MC At= MC Bt +t(p-MC Bt)
P≥Min (AVC At = AVC Bt+t(p-AC Bt)(
از آنجا که فرض می شود در تعادل بلندمدت در صنعت ،سود اقتصادی بنگاه ها صفر است ، بنابراین مالیات برسود موضوعیت خود را از دست می دهد. در کوتاه مدت شرط تعادل(1-t)(P-MC)=0 می باشد و چون t≠1 است شرط تعادل همان 0= p-〖mc〗^Bt است و قیمت ومقدار تعادلی تغییر نخواهد کرد و این مالیات یک مالیات کارا است چون رفاه کل را تغییر نخواهد داد . فقط قسمتی از سود بنگاه به دولت منتقل می شود.

در هنگام وضع مالیات در کوتاه مدت اگر کاهش در تولید صورت بگیرد حتما از طریق کاهش تولید بنگاه ها خواهد بود و ورودی و خروجی نخواهیم داشت.

اثر ماليات برواحد
كوتاه مدت بلند مدت
قيمت ↑ t= ↑
توليد بنگاه ↓ ثابت
توليد صنعت ↓ ↓
تعداد بنگاه ثابت ↓

اثر ماليات مقطوع
كوتاه مدت بلند مدت
قيمت ثابت ↑
توليد بنگاه ثابت ↑
توليد صنعت ثابت ↓
تعداد بنگاه ثابت ↓
تست:
*الگوی زیر را در نظر بگیرید.فرض کنید بر این بازار مالیاتی به میزان 20ریال بر واحد محصول برقرار خواهد شد .در این صورت قیمت برای تولید کننده (فروشنده )پس از وضع مالیات چقدر خواهد بود؟ S=10+p
D=100-p 1)55 2)65
4)45 3)35
*در بازار رقابت کامل اگر مالیات بر واحد بر یک عرضه بر قرار شود کل مالیات:
1- بر مصرف کنندگان منتقل می شود.
2- بر عرضه کنندگان منتقل می شود.
3- به طور مساوی بین آن عرضه کننده و متقاضیان تقسیم میشود.
4- به طور نابرابر اما به ضرر مصرف کننده تقسیم میشود.